🔷برای سر بلندی جمهوری اسلامی ایران /شاخصه های مهم یک رئیس جمهور
🔻به گزارش روابط عمومی حزب همت استان هرمزگان با در نظر گرفتن شرایط ویژه در پی شهادت ریاست جمهوری فقید آقای سید ابراهیم رئیسی و برگزاری زودتر از موعد انتخابات ریاست جمهوری سلسله مقالات ویژگی یک رئیس جمهور موفق تقدیم خوانندگان می گردد
باید در نظر داشت که نگاه ویژه به منافع ملی کشور و توسعه استانی بخصوص هرمزگانی که عامل مهم تجارت و اقتصاد کشور محسوب می شود و توجه ویژه به هرمزگان از اهم مطالبات حزب همت استان هرمزگان است و حضور مردم استان در پای صندوق های رای به طور حتم در پیگیری این مطالبات اثر گذار خواهد بود
🔹از ویژگی های یک رئیس جمهور موفق
علاوه بر داشتن شجاعت و جسارت ،مدیریت و کفایت، تدبیر و بینش علمی ،امیدواری و اتکاء به نیروهای خلاق، یک رئیس جمهورخوب باید در حوزههای فرهنگی و اجتماعی به خودباوری ، خوداتکایی، باور همزیستی مسالمتآمیز ، باور و ترویج آزادی انسان و ارتقاء منزلت انسانی ایمان داشته باشد.
همچنین توجه به سرمایه های اجتماعی، عشق به زندگی و عشق به هم نوع، ایمان به ارتقاء کیفیت زندگی شامل امنیت، اشتغال، خلق ثروت، ارتقاء فناوری، محیط زیست سالم، توجه به شادمانی وغرور ملی و رشد کرامت انسانی از جمله شاخصه های این فرد است.
🔸ضمن اینکه تعامل سازنده با جهان، خودباوری و ترویج دوستی ها، پرهیز از خودخواهی، وقاحت و تعرض آگاهانه به حقوق دیگران ، نگاه متوازن به سیاست خارجی ، عدم دشمن پنداری دیگر ملتها، توجه به همزیستی مسالمت آمیز در عرصه سیاست داخلی و خارجی، ایمان به توانمندیهای نیروهای خلاق بدون توجه به گرایشات سیاسی، اجتماعی، قومی و زبانی ازجمله این ویژگی ها است.
توجه به فرامین مقام معظم رهبری در توسعه و راهبرد اقتصاد دریا محور در استان های ساحلی بخصوص استان هرمزگان از جمله مهمترین مطالبات حزب همت استان برای انتخاب رئیس جمهور است
رئیس جمهور باید بداند که توسعه پدیده خودجوش و پدیدار شدن است، نه یک پدیده طراحی شدنی، در نتیجه لازم است کار اصلی سیاست برداشتن موانع باشد. چون توسعه موتور داخلی روشن خودش را دارد .
وی باید بداند که توسعه و رشد در یک کشور پدیدهای یکتا است، و لذا قابل الگوبرداری نیست، بنابراین توسعه در ایران مسیر خاص و یکتای خود را دارد. رئیس قوه مجریه باید بداند که استراتژی های اقتصادی در ایران از دل چالش های اقتصادی و اجتماعی داخلی و رویارویی های بین المللی بیرون می آید ، نه از دل برنامه های از قبل طراحی شده، او باید بداند که بقای سیاسی کشور وابسته به رشد و توسعه کشور است و لذا رشد و توسعه را فدای بقای سیاسی نکند.
رئیس جمهور باید بداند که روابط عالی اقتصادی از دل مطالعات و تئوری های اقتصادی بیرون می آید، نه از طریق مشاهده، بنابراین بهتر است که به علم اقتصاد و یافته های آن تکیه کند. علیت اساساً قابل مشاهده نیست، به همین دلیل است که همه به راحتی همزمانی را با علیت اشتباه میگیرند. او باید بداند که اقتصاد پدیده خودجوش و پدیدار شدنی نیست و این پدیده ها با کنترل تخریب میشوند. بنابراین آزادی کلمه کلیدی انسان ،سازمان و کشور است. در نتیجه برای یک سیستم پویا و زنده نباید برنامه آن هم بلند مدت نوشت ،کافیست هوشمندی سیاستمداران و سیاستگذاران با اتکاء به سیستم های قدرتمند هوشمند بالا برود.
رییس جمهور باید بداند که نگاه خودش یک مدل از واقعیت است ونه خود واقعیت؛ در نتیجه بداند که هر چه به صداهای مختلف چه موافق و چه مخالف گوش دهد، واقعیت بیشتر نمود پیدا میکند و در سیاست ها موفق تر عمل می کند. رئیس جمهور باید بداند که اقتصاد ابزار نیست، لذا نباید در خدمت سیاست قرار گیرد.این سیاست است که باید در خدمت اقتصاد قرار گیرد.
رییس دستگاه اجرایی باید بدانداقتصاد با تار و پود زندگی مردم در آمیخته است، و نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور دارد. بدون قدرتگیری اقتصاد. سیاست نمیتواند قدرتمند باشد. او باید بداند که در حوزه اجتماعی، اقتصادی اصل “عدم قطعیت” جاری است .و لذا از تحکم بر اقتصاد و عاملین اقتصادی پرهیز کند.نگاه خودش را با واقعیت یکی ندارد، و آنقدر تجسس و تحقیق کند تا واقعیت نمایان شود.بنابراین مشخص است که اقتصاد ماشین نیست، لذا هر سیاستی ممکن است بنا بر مسائل مختلف تبدیل به خلاف خود شود. لذا رئیس جمهور موفق همیشه به دنبال تایید سیاستهای خود نیست، بلکه به دنبال این است که سیاست به نتیجه خود رسیده است یا خیر؟
رئیس جمهور باید بداند که اقتصاد خودجوش است و بنابراین تنها توانایی های داخلی عنصر اساسی تحول است ، ولی این پدیده بدون تعامل با نظام جهانی ناتوان می شود. سیستم های زنده و پویا با تعامل بزرگ میشوند. بلوغ پیدا میکنند و قدرتمند میشوند.
فرمول اصلی یک اقتصاد؛ بهره وری ،کارآمدی،اثربخشی و در نهایت دست یافتن به قدرت رقابت پذیری بین المللی است .با این فرمول رئیسجمهور خوب نباید اقتصاد را به یک سیستم حمایتی تبدیل کند. مگر اینکه گذرا و همراه با نظریه اقتصادی باشد. اقتصاد عرصه ای برای رقابت است نه حمایت.
یادمان باشد
به هر میزانی که ما جابجائی قدرت رادر جامعه افزایش دهیم، امکان دستیابی به کارگزاران توانمند و مدیران لایق و مقتدر مهیا میگردد. تا با رقابت آزاد، نامزدها بتوانند با به دست آوردن رأی مردم ، برنامه هایی را که مردم می پسندند، به اجرا درآورده و کاستیها را جبران و با حرکت در راستای خواست اکثریت جامعه برای همگان آرامش به همراه آورده و کشور در مسیر توسعه گام برداشته و مردم در مسیر رفاه و آسایش و دست یافتن به نیازهای اساسی زندگی آرام و شادی را تجربه کنند.